جدول جو
جدول جو

معنی قره قوین - جستجوی لغت در جدول جو

قره قوین
(قَ رَ قُ یُنْ)
دهی از دهستان پایروند بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان واقع در 17 هزارگزی شمال کرمانشاه و 4 هزارگزی جنوب کنشت. موقع جغرافیایی آن دامنه و سردسیراست. سکنۀ آن 140 تن. آب آن از چاه و سراب کنشت و محصول آن غلات، دیمی، لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه مالرو دارد، و تابستان از طاق بستان اتومبیل میتوان برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

دهی است از دهستان پسکوه قاین. کوهستانی است و 1507 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(قَ رَ قُزْ)
دهی جزء دهستان منجوان بخش خداآفرین شهرستان تبریز واقع در 24 هزارگزی جنوب باختری خداآفرین و 29 هزارگزی شوسۀ اهر به کلیبر. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و گرمسیر مالاریایی است. سکنۀ آن 20 تن. آب آن از چشمه و محصول آن غلات. شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(قَ رَ قُ یُ)
دهی از دهستان سکمن آباد بخش حومه شهرستان خوی واقع در 45500 گزی شمال باختری خوی و 4000 گزی باختر شوسۀ سیه چشمه به خوی. موقع جغرافیایی آن سینۀ کوه، سردسیر سالم است. سکنۀ آن 433 تن. آب آن از چشمه و آق چای و محصول آن غلات و حبوبات. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. در دو محل به فاصله هزار گز به نام قره قوش بالا و پایین مشهور است. سکنۀ قره قوش پایین 381 تن میباشد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(قَ رَ قَ یَ)
دهی جزء دهستان گرم بخش ترک شهرستان میانه واقع در 38 هزارگزی شمال خاوری بخش و 33 هزارگزی شوسۀ میانه به خلخال. موقع جغرافیایی آن کوهستانی ومعتدل است. سکنۀ آن 297 تن. آب آن از چشمه و کوه ومحصول آن غلات و عدس. شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(قَ رَ قَ یَ)
دهی جزء دهستان دیزمار خاوری بخش ورزقان شهرستان اهر واقع در 36هزارگزی شمال باختری ورزقان و 27 هزارگزی ارابه رو تبریز به اهر. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و گرمسیر مالاریایی است. سکنۀ آن 31 تن. آب آن از رود خانه گاو و محصول آن غلات. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. این ده محل قشلاق طایفۀ حاجی تارویردی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(قَ رَ وَ)
دهی از دهستان مرحمت آباد بخش میاندوآب شهرستان مراغه واقع در 4 هزارگزی جنوب خاوری میاندوآب و یکهزارگزی خاور شوسۀ میاندوآب به بوکان. موقع جغرافیایی آن جلگه و معتدل مالاریایی است. سکنۀ آن 1945 تن. آب آن از زرینه رود و محصول آن غلات، حبوبات، چغندر، کرچک. شغل اهالی زراعت و صنایع دستی زنان جاجیم بافی است. راه ارابه رو دارد، و میتوان اتومبیل برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(قَ رَ وِ)
دهی از دهستان یعقوب وند پاپی بخش الوار گرمسیری شهرستان خرم آباد که در 36 هزارگزی شمال خاوری حسینیه و 3 هزارگزی شمال ایستگاه مازو واقع است. موقع جغرافیایی آن تپه ماهور گرمسیر است. سکنۀ آن 120 تن. آب آن از چشمه و رود زوال و محصول آن غلات، حبوبات، لبنیات. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان فرش بافی و جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. ساکنین از طایفۀ پاپی بوده برای تعلیف به ییلاق میروند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(قَ رَ ؟)
دهی از دهستان لاهیجان بخش حومه شهرستان مهاباد واقع در 45 هزارگزی جنوب خاوری شوسۀ خانه به نقده. موقع جغرافیایی آن جلگه و معتدل مالاریایی است. سکنۀ آن 232 تن. آب آن از رود خانه قلعه تاسیان و محصول آن غلات، توتون، حبوبات. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(قَ رَ)
دهی از دهستان گوکلان بخش مرکزی شهرستان گنبدقابوس واقع در 16000 گزی شمال کلاله. موقع جغرافیایی آن دشت و هوای آن معتدل مالاریایی است. سکنه 300 تن. آب آن از رود خانه گرگان و محصول آن غلات، صیفی، لبنیات. شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه مالرو دارد، و از گنبدقابوس در فصل خشکی اتومبیل میتوان برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
(قَ رَ کِ)
دهی از دهستان سهندآباد بخش بستان آباد شهرستان تبریز واقع در 16 هزارگزی جنوب بستان آباد و 15 هزارگزی شوسۀ میانه به تبریز. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و سردسیر است. سکنۀ آن 619 تن. آب آن از چشمه و محصول آن غلات. شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(قَ رَ گُ نِ)
دهی جزء دهستان بدوستان بخش هریس شهرستان اهر واقع در 18 هزارگزی شمال باختری هریس و 6 هزارگزی شوسۀ تبریز به اهر. موقع جغرافیایی آن کوهستانی معتدل است. سکنۀ آن 97 تن. آب آن از چشمه و محصول آن غلات و حبوبات. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان فرش بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(قَ رَ بِ)
دهی از دهستان به به جیک بخش سیه چشمۀ شهرستان ماکو واقع در 44 هزارگزی جنوب خاوری سیه چشمه و 8500 گزی جنوب راه ارابه رو ایشکه سو به کران پائین. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و سردسیر سالم است. سکنۀ آن 60 تن. آب آن از چشمه و محصول آن غلات. شغل اهالی زراعت و گله داری است و صنایع دستی زنان جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(قَ رَ قُ یُنْ)
نام یکی از دهستانهای سه گانه بخش حومه شهرستان ماکو در جنوب خاوری بخش ساری. حدود آن: از شمال به دهستان چای باسار و ساری سوباسار، از جنوب به چای پاره، از خاور به گچلرات، از باختر به به به جیک. قسمت شمالی و خاوری آن تقریباً جلگه و مالاریایی و قسمت جنوبی و باختری آن کوهستانی معتدل و ازحیث آب نسبت به دهستانهای دیگر بخش در مضیقه میباشد، و اجباراً به وسیلۀ حوضچه هایی که از آب قنات و چشمه و برخی از آب باران و برف تهیه و پر مینمایند و به مصرف زراعتی میرسانند، و این عمل باعث تولید پشۀ مالاریا در این دهستان گردیده است. صنایع دستی آنان جوراب بافی و محصول عمده آن غلات، کشمش و در بعضی از قرا پنبه کاری نیز معمول است. دهستان قره قویون از 46 آبادی بزرگ و کوچک تشکیل شده و جمیع نفوس آن در حدود 9520 نفر و قراء مهمش شاه بلاغی، موخور، فیشل، صوفی، تازه کند (مرکز دهستان) است. راههای عمده این دهستان راه شوسۀ ماکو به خوی میباشد که از شمال باختری به جنوب خاوری دهستان ادامه دارد. نام دهستان به نام طایفۀ ساکنین فعلی (قره قویون) معروف گردیده است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(قَ رَ وْ)
دهی از دهستان جاپلق بخش الیگودرز شهرستان بروجرد واقع در 16 هزارگزی شمال باختری الیگودرز و 3 هزارگزی شمال شوسۀ الیگودرز به ازنا. موقع جغرافیایی آن جلگه و معتدل است. سکنۀآن 287 تن. آب آن از قنات و چاه و محصول آن غلات، تریاک، لبنیات. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان کرباس بافی است. راه مالرو دارد، و تابستان اتومبیل میتوان برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
ترکی سیاگوسبندداران باراینان آق قویونلو سپیدگوسبندداران گروه دیگر از فرمانروایان بایندریان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قره سورن
تصویر قره سورن
ترکی سپاهیران، جندار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قره قورت
تصویر قره قورت
ترکی ترپک هلناک آب کشک جوشیده ترف (گویش نایینی)
فرهنگ لغت هوشیار
با بی میلی کاری را انجام دادن
فرهنگ گویش مازندرانی